نوشته شده توسط : iman

 

 

 

خلاصه داستان : مرضيه از یک موسیقی آرام و حزن انگیز افغان- تاجیک دالانی زده می شود به دیسکوتکی که در میان دود تریاک و حشیش و بوی زحم نفس های آلوده، به جنون کده می ماند. این جا تهران است. تهران پناهندگان ناچار افغان و جوانان گریزان از قوانین دست و پاگیر حکومت اسلامی. "تهران من، حراج" با در هم آمیزی این دو نوع موسیقی به بیننده رخ نشان می دهد.مرضیه و سامان دو جوان از ده ها جوان مشغول رقص و پایکوبی نزدیک به مرز جنون، به گوشه ای در بیرون پناه می برند و در این جاست که اسب ها دیده می شوند و معلوم می شود که دیسکوتک اصطبل است. اسب نر و ماده با کشیدن شیهه تمایل جنسی به هم نشان می دهند و مرضیه و سامان هم به گوشه ای از اصطبل می خزند و در کنار هم دراز می کشند. در همین هنگام ماموران سر می رسند گروه موسیقی افغان را دستگیر می کنند و به جوانان در دیسکوتک هجوم می برند و بساط شان را در هم ریخته و آنها را همراه خود می برند تا جریمه کنند و شلاق بزنند و اگر خوشبخت باشند از زحمت زندان برهند و تعهد بدهند که دیگر شادیشان تکرار نشود. این حوادث بارها رخ می دهد، آن قدر که هر وقت مرضیه به سامان می گوید امشب میهمانی دعوت داریم، سامان که تازه از استرالیا آمده می پرسد "شام و شلاق؟"


:: موضوعات مرتبط: فیلم های ایرانی , فیلم My Tehran For Sale , ,
:: بازدید از این مطلب : 584
|
امتیاز مطلب : 112
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد